به کوی لاله رخان هر که عشق باز آید
به کوی لاله رخان هر که عشق باز آید
امید نیست امید نیست که دیگر به عقل بازآید
ندانم ندانم ابروی شوخت چگونه محرابی ست
ندانم ابروی شوخت چگونه محرابی ست
که گر ببیند زندیق در نماز آید
بیا و گونه ی زردم
بیا و گونه ی زردم ببین و نقش بخوان
بیا و گونه ی زردم ببین و نقش بخوان
که گر حدیث کنم،قصهی دراز آید
که گر حدیث کنم قصهی دراز آید
ها ها ها ها ها
خروشم از تف سینه ست و ناله از سر درد
خروشم از تف سینه ست و ناله از سر درد
نه چون دگر سخنان کز سر مجاز آید
هاهاها هاهاها
به جای خاک قدم بر دو چشم سعدی نه
به جای خاک،قدم بر دو چشم سعدی نه
که هر که چون تو گرامی بود به ناز آید
که هر که چون تو گرامی بود به ناز آید
هاها هاها هاها